من عاشقتم پارت ۴
جدیدن اصلا حمایت نمیکنیدد
م: رفتم خونه که یهو دیدم....... لوکا تو اینجا چی کار میکنی؟
ل: چی شده تعجب کردی جوجه من
فلش بک
لوکا و مرینت تو دانشگاه باهام اشنا شدن و عاشق هم شدن لوکا یک بار از مرینت خواستگاری میکنه و مرینتم درخواست لوکا رو قبول نمیکنه و لوکا مرینت رو بیهوش میکنه و باهاش س.ک.س میکنه و مرینتم از دست لوکا فرار میکنه و لوکا قسم میخوره که هیچوقت مرینت با کسی ازدواح کنه
پایان فلش بک
م: به من نگو جوجه برو از خونم بیرون
ل: نرم چی میشه میری اون پسر مو زرده رو میاری ها
م: ببین لوکا اون الان دوست پسرمه و تو الان یک غریبه هستی و اون پسر مو زرده اسم داره اسمش ادرین هست متوجه شدی حالا تا زنگ نزدم پلیس خودت برو
ل: مرینت من یک قسم خوردم تا تو با کسی نباشی ببین چیکازت میکنم
م: حرکاری میخوای بکن تو نمیتونی منو ماله خودت کنی
لوکا رفت و مرینت برای خودش غذا درست کرد و رفت خوابید
فردا
ا: سریع داشتم حاضر میشدم و رفتم بیرون یهو با یک پسره مو ابی برخورد کردم
ل: اه ببخشید من لوکا هستم بازم ببخشید
ا: اشکالی نداره من ادرین هستم عه تو توی این دانشگاه هستی؟
ل: اره تازه از امریکا اومدم و اینجا ثبت نام کردم
ا: چه خوب واییییی بدو دانشگاه داره دیر میشه
م: سریع بلند شدم و لباس پوشیدم و رفتم بیرون که یهو ادرین و لوکا رو باهم دیدم تعجب کردم
ا: سلام مرینت خوبی؟
م: ا ا اره خو خو بمم
ا: ایشون دوست من هستن لوکا
ل: سلام من دوست ادرین هستم😈
م: ادرین بیا بریم دیر شد
رفتن سر کلاس و برگشت بعد دانشگاه
ل: سلام مرینت خانم بهت گفتم زندگیت رو نابود میکنم تماشا کن
م: تو هیچ گ.و.ه.ی نمیتونی بکنی
م: ادرین ادرین صبر کننننننننن
ا:چیشده عزیزم؟
م: ادرین باهات باید صحبت کنم
ا: باشه
م: همه چی رو برای ادرین تعریف کردم
ا: مرینت نگران نباش وایستا طوری که دوست داره نقشه بکشه من دیگه نمیزارم کسی به عشق من نزدیک بشه
فردااااا تو دانشگاه
م: یهو دیدم لوکا میخواد...........
۱۹۲۱ کارکتر