پارت ۹
ا:یک برگه ای بهم یک پستی داد رفتم بالا وقتی برگه رو خوندم نه نهههههه من نمیخوام مرینت از من جدا بشه نهههههههه
م:نمیدونم کار درستی کردم یا نه؟! ولی اون کی بود باید ادرین یک توضیح درست بهم بده نه واقعا اون کی بود خیلی قیافش برام اشنا بود وایسا ! فهمیدم اون کیه اون اماندا دوست دبستانم بود!!!
ا:حالم اصلا خوب نبود خداااا چیکار کنم اها زنگ بزنم به مرینت اره
م:گوشیم داشت زنگ میخورد اون ادرین بود😒 جوابش رو دادم
مکالمه ی ا و م
ا:سلام
م:بله چیکارم داری؟
ا:مرینت وایستا توض..
م:نزاشتم حرفش رو کامل بگه گفتم خوشبخت بشین اقای ادرین اگرست و شما با اماندا کوفین که دوست دختره لوکا هست هستین
ا:چی چی اون دوست دختره لوکاستتتتت!
م:بله
ا:مرینت پس اون با لوکا نقشه کشیدن که منو تو رو از هم جدا کنن یکم فکر کنننننن
م:راست میگی شاید کار اون باشه من این بار میبخشمت ولی دیگه تکرار نشه
ا:مرسیییی
م:خواهش . ادرین من برم یکی داره درو میزنه پشت خط باش باشه
ا:باشه
.
.
....
.......
م:یهو درو باز کردن و.....
ا:یهو صدای......
برای پارت بعدی ۵تا کامنت