پارت ۸

kimiya kimiya kimiya · 1402/10/05 16:17 · خواندن 1 دقیقه

....

ا:اون..... اماندا بود!!!

فلش بک دوسال پیش

ا:اماندا تو با اون پسره فرانسی داشتین ل.ب میگرفتین بعد من حتی اجازه ندارم  به تو دست بزنم رابطه مااز الان تمومهههههه

ام:ادرین من نمیزارم کسی به غیر از من تورو دوست داشته باشههه میبینییی

زمان حال 

ا:وایی حالا چیکار کنممممم

ام:تو پارتی بودم یهو به به ادرین اینجاست عه اون دختره کیه  حتما دوست دخترشه براش دارم

ا:یاخداااااماندا داشت میومد اینجا

م:داشتم دورو بر رو نگاه میکردم یهو دیدم یک دختره پرید بغل ادرین و لبش رو خ.وردو گفت بلخره برگشتی من حالم خیلی بد بود😭

ا:وایی اماندا کاره خودش رو کرد 

ام:رفتم ادرین رو بوسیدم بلخره دلم خنک شد

ا:مرینت صبر کنننننننننن

م:به حرف ادرین گوش ندادم و رفتم خونه الیا و همه چی رو براش تعریف کردم الان۲ساعته از این اتفاق میگزره

ا:وایی مرینت رفت چیکار کنم میرم سراغ اماندا

ادرین به سراغ اماندا میره و چون موهای اماندا خیلی بلند بود ادرین موهاش رو میکشه و اماندا جیغ میزنه و ادرین اماندا رو انقدر میزنه تا دماغش خون اومد و ادرین فرار میکنه

م:حالم خیلی بد بود خیلی و به خاطره همین رفتم دادگاه و اعلامیه طلاق گرفتم 

ا:رفتم خونه که یهو زنگ خونه خورد........

برای پارت بعد ۳تاکامنت